يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۳۷ ق.ظ
چرادیندار باشیم ؟( قسمت اول)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام اول در مورد چند روز غیبتم بگم خیلی خیلی از همه معذرت میخوام از کسایی که برام نظر گذاشتن ودر مدت وبلاگ با من حرف بزن رو فراموش نکردن صمیمانه متشکرم وبخاطر دیر چواب دادن معذرت میخوام در اسرع وقت به همه کسایی که برام نظر گذاشتن سر خواهم زد واما بعد ....
پی نوشت : همه دوست دارن تو وبلاگشون نظر بذارن من میگم نظر نذار جون مادرت اگه متن رو نخوندی نظر نذار من نه وبلاگ زیبایی دارم نه مطلبم جالب بود نه... متن رو بخون فک کن بعد نظر بده ودیگر هییچ
به خودم نگاه میکنم هیچ کس دیگه مخاطب من نیست انگار ، بذار فک کنم که من تنها آدم گنه کار این زمینم آهای مردم بیاین شرح درد این بدبخت وامونده رو بخونید :
دوستت دارم خدا وقتی تو آسمون میبینمت وقتی از اون بالا نگاهم میکنی وبرا دست تکون می دی همه میگن چقد تو مهربونی چقد امرزنده ای چقد آسونگیری خدایا چقد روزی رسونی چه نعمتهای زیبا ومتنوعی خلق کردی برا من همه میگن تو عاشق منی راست میگن؟ همه دوست دارن خدا همه یه عالم جملات زیبا برات میگن یه عالم حرفای عاشقونه وقتی به کلمام تو میرسه همه سکوت میکنن میگن هییییس این کلام خداست ساکت شو اما پس چرا من که این همه دوستت دارم وضعم اینه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا نمیتونم دستورات تو رو عمل کنم؟؟؟ آهاااااان خودم جواب خودم رو دادم یعنی از دهنم پرید«دستورات » میدونید دوستان من همش عاشق خداییم که که نازه قربونش میرم براش شعر میگمو... اما وقتی همین خدا شروع میکنه به دستور دادن اخمام میره تو هم خدا یا میشه اینقد تو کار من دخالت نکنی؟؟ دعوا از اینجا شروع میشه وقتی من دستورات خدا رو با منافع خودم وخواسته های خودم سازگار نمیدونم اما چرا؟؟؟ من میخوام خودم رو اسیب شناسی کنم میخوام دستورات خدا رو بررسی کنم میخوام اینو دربیارم که واقعا این دستور متناسب با خواست من و مصلحت من هست یانه منتها نمیدونم از کجا شروع کنم میخوام شما تو بحث من شریک باشید نمیخوام تنهایی حرف بزنم در حد خودمون میشینیم حرف میزنیم از دردامون بگیم اینکه چی باعث میشه نتونیم بنده باشیم؟ بر اساس حرفای شما پستای اینده رو تنظیم میکنم واز خدا میخوام نتیجه همه پستای اینده یه چیز باشه اینکه اول من وبعد هر کسی که فک میکنه همدرده با من یک قدم تو بندگی کردن جلو بریم منو با نظرات سازندتون یاری کنید میخوام یه کار اساسی کنم البته اساسی در توان خودم ( اگه یکی از دوستان بیاد اینو بخونه بهم میگه آخه جوجههه تو خودت چی هستی که کار اساسیت باشه) بی خیال بذار خوش باشیم آدم که نیستیم شاید توهم آدم بودن جلوی بعضی گناهان رو بگیره بگذریم، زود نظراتتون رو بگین میخوام دست به کار شم
دوستت دارم خدا وقتی تو آسمون میبینمت وقتی از اون بالا نگاهم میکنی وبرا دست تکون می دی همه میگن چقد تو مهربونی چقد امرزنده ای چقد آسونگیری خدایا چقد روزی رسونی چه نعمتهای زیبا ومتنوعی خلق کردی برا من همه میگن تو عاشق منی راست میگن؟ همه دوست دارن خدا همه یه عالم جملات زیبا برات میگن یه عالم حرفای عاشقونه وقتی به کلمام تو میرسه همه سکوت میکنن میگن هییییس این کلام خداست ساکت شو اما پس چرا من که این همه دوستت دارم وضعم اینه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا نمیتونم دستورات تو رو عمل کنم؟؟؟ آهاااااان خودم جواب خودم رو دادم یعنی از دهنم پرید«دستورات » میدونید دوستان من همش عاشق خداییم که که نازه قربونش میرم براش شعر میگمو... اما وقتی همین خدا شروع میکنه به دستور دادن اخمام میره تو هم خدا یا میشه اینقد تو کار من دخالت نکنی؟؟ دعوا از اینجا شروع میشه وقتی من دستورات خدا رو با منافع خودم وخواسته های خودم سازگار نمیدونم اما چرا؟؟؟ من میخوام خودم رو اسیب شناسی کنم میخوام دستورات خدا رو بررسی کنم میخوام اینو دربیارم که واقعا این دستور متناسب با خواست من و مصلحت من هست یانه منتها نمیدونم از کجا شروع کنم میخوام شما تو بحث من شریک باشید نمیخوام تنهایی حرف بزنم در حد خودمون میشینیم حرف میزنیم از دردامون بگیم اینکه چی باعث میشه نتونیم بنده باشیم؟ بر اساس حرفای شما پستای اینده رو تنظیم میکنم واز خدا میخوام نتیجه همه پستای اینده یه چیز باشه اینکه اول من وبعد هر کسی که فک میکنه همدرده با من یک قدم تو بندگی کردن جلو بریم منو با نظرات سازندتون یاری کنید میخوام یه کار اساسی کنم البته اساسی در توان خودم ( اگه یکی از دوستان بیاد اینو بخونه بهم میگه آخه جوجههه تو خودت چی هستی که کار اساسیت باشه) بی خیال بذار خوش باشیم آدم که نیستیم شاید توهم آدم بودن جلوی بعضی گناهان رو بگیره بگذریم، زود نظراتتون رو بگین میخوام دست به کار شم
پی نوشت : همه دوست دارن تو وبلاگشون نظر بذارن من میگم نظر نذار جون مادرت اگه متن رو نخوندی نظر نذار من نه وبلاگ زیبایی دارم نه مطلبم جالب بود نه... متن رو بخون فک کن بعد نظر بده ودیگر هییچ
۹۱/۰۹/۲۶
آها ممنونم
شما هم لینک شدید
یا مهدی