ومن برگشتم.....

سلام

ومن برگشتم دیشب رسیدم ...وکلی هم مهمون داشتم الانم ظهره ملت دارن استراحت میکنن بعد ظهر دوباره مهمون داریام شروع میشه  ...خیلی دلم میخواست تو این سفر شهید شم اما نشدم ای باباااا ما کجا شهادت کجا هر چی رفتیم از کنار این ماشینا ی عراقی رد شدیم که کنارمون بمبی چیزی منفجر شه فایده نداشت گمونم شربتایی که  بخوردمون میدادن تقلبی بود  اما جای همتون خالی بود از ضریح جدید هم هر چی بگم کم گفتم پواقعا دست اقای فرشچیان درد نکنه خیلییییییییییییییی زیبا بود  سال تحویل حرم مولا علی بودیم  یعنی حال کردیما به معنی واقعی کلمه ...بعدم رفتیم به سمت کربلااول عید شب جمعه حرم ارباب بودیم  همه چی عالییییییی بود ومن مست از این سفر تو فضا بودم الانم که ملاج افتادم بر خاک دلم بدجوری تنگههمش نگرانم دیگه نتونم برم حالا که منو دیوونه کرده نکنه دیگه رام نده نه بهتره بد بدلم راه ندم ایشالله قسمت همه بشه بازم قسمت ما هم بشه ...

برا همههههههههه  دعا کردم همه دوستان رو تا جایی که این ذهن ناتوان یاری کرد اسم بردم ودعا کردم امیدوارم قبول واقع بشه اگه امسال نور بالا زدید بدونید از دعای من بوده ها

دیگه برم که خیلی خستم  از همتون بابت نظرات ممنون  در اولین فرصت به همه شما بزرگواران سر خواهم زد وبابت تاخیرم پیشاپیش عذر میخوام ...یا حق