پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۱، ۱۱:۴۸ ق.ظ
چرا دیندار باشیم؟( قسمت دوم)
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از دوستان پرسید چرا خدار قادر مطلق با اینکه میتونه دعای ما رو مستجاب کنه این کار رو نمیکنه بعدم سفارش کردن نگی صلاح نیست واز این حرفا که تو کتم نمیره خب خیلی سئوالای دیگه هم هست مثل اینکه اصلا خدا چرا اینقد سخت میگیره ؟؟؟ چرا برا هر کاری که میخوای بکنی یه باید ویه نباید میاره؟؟ برای اینکه جواب این قبیل سئوالات رو شیرفهم شیم باید چند تا مسئله برامون حل شه
اول: چرا خلق شدیم؟ دوم: این دنیا چه جور جاییه؟ و ما اینجا چه میکنیم؟
سوم: خودمون چه نیازهایی چه ضعفهایی وچه تواناییهایی داریم
حالا چرا باید این چیزا رو بدونیم؟ چون وقتی نقشه راه برامون مشخص شه راحت تر پیش میریم وقتی هدف رو بدونیم خیلی چیزا حواسمون رو پرت نمیکنه وقتی نیازها وتوانییها وضعفهامون رو بدونیم رعایت خیلی چیزا برامون راحت میشه در واقع اگر ما به این سه چیز توجه نکنیم اصلا کارای خدا رو نمیفهمیم دستوراتش رو درک نمیکنیم ودر نتیجه از هر فرصتی برا فرار کردن از زیر این دستورات استفاده میکنیم
از اونجایی که ذات ایرانی ها تنبلهمن اگه بخوام هر سه رو یکجا بگم همه میگن اووووه چه طولانیه و نمیخونن برا همین هر کدوم رو میذارم تو یک پست جدا اما قبلش میخوام هر سئوالی در زمینه قسمت اول دارید مطرح کنید تا من با توجه به سئوالات شما پستم رو تنظیم کنم در واقع میخوام همین تعدادی که داریم در این باره حرف میزنیم تو این بحث سهیم باشیم میخوام خوب این مسئله فک کنیم هممون بعد نظراتمون رو بگیم
پی نوشت: یلدای امسال وقتی دور خونوادم میشینم تا این سنت قدیمی رو گرامی بدارم دلم یه جای دیگست زینب جان یلدای امسال به خرابه شام می آیم تا مایه شادی فرزندان مولایم را فراهم کنم دل غمدیده کودکان حسین که با قصه های من شاد نخواهد شد کاش میشد مرهمی بر زخمهای شما بگذارم ای عمه سادات آیا گناهکاری چون من را به کنیزی فرزاندان برادران انتخاب میکنید؟؟؟