رسوایی

سلام 

امروز حالی دگرگون دارم  امروز در وجود خودم رسوا شدم ....فیلم رسوایی رو دیدی؟ کاش حاج یوسفها اونقدر زیاد میشدند که دیگه جایی برا حاج شریف ها نمیموند ...کاش مردم دین رو از حاج یوسفها یاد میگرفتند وحاج شریفها هیچگاه مظهر دینداری گرفته نمیشدند تا بعد یکی مث افسانه بشه بازیچه...من کاری با افسانه ها ندارم ....رسوایی فیلمیه برای امثال من برای همه کسایی که دنبال خدان دنبال حقند دنبال دینند اگه میخوای دیندار باشی باید مدل حاج یوسف باشی از مرز های ساختگی جامعه بگذری هیچ خط قرمزی جز حدود خدا مانعت نشه از هیچ چیز جز خدا نترسی هر چه داری در طبق اخلاص بگذاری اونی که عزت میده خداست اونکه ذلیل میکنه خداست اونکه روزی میده خداست اونکه  هدایت میکنه خداست ومن وتو فقط باید به وظیفمون عمل کنیم همین وبسسسس.

رسوایی داستان رسوا شدن حاج شریفهاست که همه جا هستند ودارن با ظاهر دیندار ریشه دیانت رو میزنن 

رسوایی داستان دلباختگی حاج یوسفها ست به خدای خود است داستان مردانی که دین رو با همه وجود چشیدند 

رسوایی داستان عبور از خطهایی قرمز ساختگی شیطان است عبور از همه ترسها و توکل بر خالق یکتاست

رسوایی رو ببینید ....درست ببینید

تو ادامه مطلب نامه الناز شاکر دوست به مسعود ده نمکی رو میذارم اگه نخوندید بخونید قابل تامله

«برادر ده‌نمکی

 

سلام علیکم

 

نیامدن امروزم را خدای ناکرده نگذارید به پای بی معرفتی و پشتیبانی نکردن از فیلمم ، من نقش افسانه را در این فیلم بازی که نه بلکه زندگی کردم، نقشی که بخشی از آن در وجودم تا ابد جاوید خواهد ماند و تنها دلخوشی امروز من بیدار شدن دلهای دل‌مرده افسانه‌های امروز مملکتم ایران است؛ دلهای شکسته و قربانی شده بازی‌های لعنتی سیاسی.

 

دلیل ایفای الناز شاکردوست در این نقش شنیدن آه همان دختری بود که بعد از گران شدن قیمت نان از خدا قهرش گرفت و از صف راست خارج شد و چند قدم دورتر سوار مرکب فحشا شد و بقیه که هنوز در صف ایستاده بودند دخترک را بدنام خواندند و کسی نپرسید که جواب خانه بی نان چه می‌شود؟

 

ساختن فیلم «رسوایی» همان رسالت آشتی دادن افسانه‌های شهر ما با خدای یگانه و بی همتاست خوشا به‌حال کسانی که در این مهم سهمی دارند اما دلیل عدم حضور امروز این است که بعد از یک دهه تلاش و نادیده گرفته شدن تلاش دوران بازیگری‌ام امروز خسته تر از آن هستم که در جمعی حضور یابم که تیزی قلم‌هایشان همیشه زخمی‌ام کرده ؛ عذر مرا بپذیرید.»