با من حرف بزن

در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند .... گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

با من حرف بزن

در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند .... گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

سلام من یه انسان آزادم .آزاد از قید و بند احزاب گروهها ..نه ببخشید من یه اسیرم ..اسیرعشق مولام امام سید علی همه دنیا رو به شوخی میگیرم چیزی زیبا تر از عشق ندیدم. این وبلاگ وبلاگ دلدادگیست .جایی برای بیان بی قراریهای من .

۶ مطلب با موضوع «چرا دیندار باشیم؟» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۰۸ ب.ظ

چرا دیندار باشیم؟( قسمت اخر)

                                             بسم الله الرحمن الرحیم

سلام  تو قسمت قبل درباره دنیا گپ زدیم اینکه موقتیه وما رو به آرامش نمیرسونه وفقط محلیه برای آماده شدن برای آخرت امروز حالا بحث رو کاربردی میکنیم همه میدونیم که خدا یه قوانینی رو بر این دنیا حاکم کرده بعضیش ظاهریه وبعضیش پیچیده تر اون ظاهریا مث قانون جاذبه قوانین نیوتن قانون و....اما یه قوانین پیچیده تری هست که اونا رو اگه ندونیم نمیتونیم خوب زندگی کنیم که اسم قرآنیش سنت هست . چند تا مصداق میگم :
این قانونه که انفاق مال رو زیاد میکنه مال حروم روان ادم رو نابود میکنه صله رحم عمر رو زیاد میکنه و خدا تغییری در قومی ایجاد نمیکنه مگه خودشون ایجاد کنن وبخوان و.... همه این قوانین مث اون قوانین ظاهری دلیل علمی دارن منتها بشر به بعضیش رسیده وبه بعضیش نرسیده اما موضوع اینه که اگه به قانون عمل نکنیم فقط خودمون وجامعه آسیب میبینه ...دنیا با همه زیباییش تموم میشه وما میمونیم ونتیجه عملمون ....

بگذریم حالا میخوام از نشانه ها بگم همون کدهایی که باید بهش فکر کنیم ونشونه ایست برا درک این قوانین بشینیم فک کنیم من خودم بعضی چیزا رو میفهمم اما خیلی چیزا هست که یه سئوال بزرگه برام هزاران سئوال بی جواب دارم که کسی حتی حوصله گوش دادن هم نداره ...
تا حالا فک کردین سیستم ایمنی بدن آدم رو یاد چی میندازه؟ من یاد نماز میفتم نمازیکه ادم رو از فحشا دور میکنه شبیه ایمنی بدن عمل میکنه وقتی نماز میخونی خیلی از ویروسها وباکتریهای گناه قدرت تاثیر در تو نداره در حالی که خودتم متوجه نیستی ...یا تا حالا به انرژی اتمی فک کردین؟ فک میکنین آدم وقتی میبینه چی رو متوجه میشه؟ من یاد انسان میفتم هر کدوم از ما به تنهایی میتونیم یک جهان رو متحول کنیم در حالی که در برابر خلقت ذره ای بیش نیستیم در حالی که همین ذره میتونه جهانی رو زیر رو کنه پس باید قدر خودت رو بدونی تا حالا به این فک کردی چرا سر انگشتامون با هم فرق داره هر ادم یک اثر مخصوص خودش داره  شاید بگی چون شناسایی بشیم منم میگم آره خدا میخواد بگه اگر چه من میلیاردها بنده دارم اما تو برا من تکی ....مثلا سوسک رو که میبینیم یاد بعضی گناهان میفتم که ممکنه کشنده نباشه برا ادم اما مث سوسک چنش آور ومشمئز کنندست ومار وعقرب مث گناهانیست که حتی کمش ادم رو از پا در میاره مث کبروحسد ....
اگه بخوام همه روبگم مثنوی هفتاد من میشه ...خیلی چیزا هم هست که هنوز  نفهمیدم مث  اینکه زوج بودن نشونه چیه؟ چرا خدا از هر چیز جفت افرید؟ چرا خدا تولید مثل رو به این شکل قرار داد ایا وسیله ای برا امتحان ماست؟ آیا ممکنه انسان بتونه عشق خدا رو درک کنه؟ در حالی که ما همیشه نیازمندیم  واو بینیاز مطلق؟؟؟آخه یه نیازمند چطوری میتونه یک بینیاز مطلق رو درک کنه مگه اونکه بی نیاز بشیم که چنین چیزی امکان نداره ما همواره محتاج خدا هستیم ...بیخیال هرچند که این بحث را پایانی نیست اما من همینجا تمومش میکنم


همه قسمتهای همین پست از واول تا اخر
۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۱ ، ۱۳:۰۸
درد سر
شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۵۷ ق.ظ

چرا دیندار باشیم؟( قسمت ششم)

                                                      بسم الله الرحمن الرحیم

سلام  خب سئوال بعدی این بود این دنیا چه جور جاییه؟ من کلا دوس دارم جملات رو ساده بیان کنم اما سادگی مطلب باعث نشه سر سری رد شین اگه تکراریه برا بعضیها ببخشید بضاعتم همین قده

گفتیم هدف خلقت عبودیت وشناخت خدا ودرک عشق خدا بود ولازمه این شناخت بزرگ شدن ما وظرفیت پیدا کردن برا فهمیدن عشق خدا خب  خدا برا اینکه این هدف محقق بشه این دنیا رو طراحی کرد این دنیا بستر ظرفیت پیدا کردن ما میشه

خب حالا ویژگیهای این دنیا چیه؟ اولا هیچ نعمتی  توش کامل نیست نعمتها افتهایی هم دارن که البته همه اینها خودش دلیل داره این دنیا ظرفیت پایینی برا پاداش دادن ومجازات کردن انسانها داره ممکنه یه ادم خوبی کنه بجاش بدی ببینه وبرعکس اینها هم همش دلیل داره در واقع اون سئوالا که دوستم یسنا و....پرسیدن جوابش میاد اینجا این دنیا جوری طراحی شده که ما در اون امتحان بشیم لذتها وسختی ها رنجها دردها ودرمانها نعمتها وافتها و بازیها همه در جهت رشد فکری وروحی ماست اگر ما این دنیا رو با بهشت اشتباه بگیریم میدونی چی میشه؟ هیچ وقت به آرامش نمیرسیم چون روح ما جوری خلق شده که خواهان  بهشته نعمتهای بهشت در کمال هست اما نعمتهای دنیا نه همیشه تو زندگی یه جای کار لنگه دقت کردین؟ اگه ما حواسمون نباشه که ما باید در جهت رشد توانایی هامون و کمالمون حرکت میکنیم این دنیا رو بیش از حد جدی میگیریم در حالی که اصلا خدا موقتی خلق کرده اینجا رو. برای همین که ما خیلی گیج نزنیم میاد قوانین حاکم بر این دنیا رو متناسب به روحیات ما توضیح میده ویه سری دستورات رو قرار میده تا ما با رعایت اونا هم تو دنیا یه زندگی نسبتا راحتی داشته باشیم هم رشدی که مد نظر خودش بوده حاصل بشه به این دستورات میگن دین در طول تاریخ پیامبران زیادی فرستاد تا ما رو هدایت کنه واین دستورات رو متناسب به فهم ودرک وشرایط ما یادمون بده اما بشر معمولا این دنیا رو با بهشت اشتباه میگیره وهمه بد بختیای ما از همینجا شروع میشه که میخوایم دنیایی که ظرفیت بهشت شدن رو نداره به زور اونجوری درست کنیم که دلمون میخواد ...نمیشه قربونت برم ....هرجاش رو که بگیری یه جای دیگش میمونه زمین .

بسه براامروز  در قسمت بعد قسمتی از قوانین حاکم بر این دنیا رو میگم تا بحث ریز تر وکاربردی تر بشه 

یه دستنوشته بسیار زیبا تو ادامه مطلب گذاشتم که نخونی بهتره بذار متوجه نشیم چقد سطحمون پایینه خوش باش عزیزم مث من


همه قسمتهای همین پست
۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۱۰:۵۷
درد سر
چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۱، ۰۹:۴۶ ق.ظ

چرادیندار باشیم ؟( قسمت پنجم)

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
میخوام یه کات موقت به بحث تا اینجاش بدم، چون از نوع برداشتها وانتقادها حس کردم ممکنه این بحث یه آسیبهایی داشته باشه ، میخوام تو این پست تا جایی که عقلم میرسه آسیبهاشم بررسی کنم ( حالا یکی نگه تو اصلا میدونی عقل چیه جوجههه) بگذریم....ممکنه وقتی میگیم ما برای این دنیا ساخته نشدیم وباید عبودیت کنیم چند تا شبهه پیش بیاد که مثلا فقط باید ایا کورکورانه عمل کرد؟؟؟ یا دیگه فکر آباد کردن این دنیا نباشیم؟؟؟یا اگه این دنیا موقتیه چرا اینقد خدا بهش رسیده یعنی اینهمه تنوع اینهمه لذت ...فقط تنوع گیاهان وجانوران رو شما درنظر بگیرید؟ اینا برا یه زندگی موفقت زیاد نیست؟؟ا ینهمه کهکشون که هنوز بشر هنوز نشناخته چه برسه بره ببینه اصلا ؟؟؟
خب  پاسخ سئوال اول:معلومه که ما نباید کور باشیم مگه خدا عقل رو برا چی داده؟؟ اصلا پر کالری ترین عبادات همین تفکره منتها این تفکر یه مبنا داره موضوع اینه که تو در چه جهتی داری تفکر میکنی؟( ببینید این بحث من مال کسانی هست که خدا رو به عنوان علم مطلق پذیرفتن یعنی من اگه از قران براش سند بیارم قبول داره وپذیرفتن که هر چی خدا میگه درسته  اگه کسی کلا به خداشک داره من نمیتونم کمکش کنم چون نه علمش رو دارم نه صلاحیتش رو ) ما یه بار میشینیم فک میکنیم تا راه پیچوندن خدا رو پیدا کنیمیعنی بگیم چجوری میشه از زیر مثلا دستور حجاب در رفت یازیر دستور  روزه گرفتن در رفت . یه بارم نه!!می پذیریم که خدا هر چی گفته حقه منتها ما دلمون نمیخواد کدهایی که خدا بهمون داده از روش به راحتی رد شیم میریم بررسی میکنیم چرا باید ایمان داشته باشیم  چرا باید نماز بخونیم فلسفه حجاب چیه؟؟ یعنی بدونیم داریم چیکار میکنیم واثر این افعال بر کجای روح وجسم ماست

پاسخ سئوال دوم: ببینید وقتی میگیم عبودیت این خیلی گسترده میشه آباد کردن دنیا هم میشه جزوی از عبودیت مگه میشه دین خدا رو بدون کسب علم گسترش داد مگه بدون بدست آوردن پول میشه به حیات ادامه داد اما برای رفع نیازهامون باید کار کنیم ...منتها خدا برای زندگی ما برنامه داده وجدانی کاری مال اسلامه نظم مال اسلامه صداقت مال اسلامه وقت شناسی مال اسلامه دنبال علم رفتن وکارها رو محکم وبا قاعده انجام دادن همش مال دین ماست منتها میبینی ما عمل نمیکینم اون ینگه دنیا برا اباد کردن دنیاشون دارن عمل میکنن ما باید عمل کنیم واز همه این ابزار برای رسیدن به مکارم اخلاق بهره ببریم نه اینکه رسیدن به سودهای دنیایی وپول برامون بشه هدف پول وعلم وعقل وهمه اینها ابزاریست برای رسیدن به مکارم اخلاق الهی ورسیدن به شناخت خدا که هدف خلقت بود یادتونه؟
پاسخ سئوال سوم:این تنوع چند تا دلیل داره که البته حتما بیشتره من نمیدونم من تا همینجا فهمیدم یه دلیلش اینه که خدا اصلا  ذاتا خلاقه مث یه ادمی که ذاتش وقتی مهربونه کلا به همه محبت میکنه خدا هم مدلشه... کلا خلاقه ودر نتیجه هر چی خلق میکنه تنوع هم داره . یه دلیل دیگشم اینه که فکر ما بکار بیفته ،تازه وقتی این تنوع رو میبینیم راه بیفتیم دنبال خالقش پی ببریم که اینهمه نظم یه افریننده داره بالاخره در واقع میخواسته کار خودش رو راه بندازه بعدا از همینا برا نشون دادن خودش استفاده کنه یه دلیلشم اینه که یه سری کد تو این مخلوقات قرار داده به اصطلاح نشونه این بحث مال بخش شناخت دنیاست که بعدا میگم اما سربسته اینکه هر چیزی تو این دنیا یه نشونست از بعضی قواعد که تو متافیزیک حاکمه ما وقتی این ظواهر رو درک کنیم اونوقت درک عوالم بالاتر برامون راحت میشه یعنی اینا یک پیشنیاز هست برا فهم حقایق مهم تر برا همین هی تو قران میگه برید زمین رو بگردید ایات منو پیدا کنید وفکر کنید خوشش که نمیاد که ....هدف داره از این حرفا . ودلیل دیگش اینه که دل ما رو اب بندازه یعنی بگه ببین چه نعمتایی اینجا دارم میلیونها بار بهترش تو بهشت هست فقط باید صبر کنی ... خب الان مثلا اگه خدا شراب رو خلق نمیکرد بعد میگفت تو بهشت یه مایعی وجود داره چنینهو چنانه ما چی میفهمیدیم؟ مثلا میگفت باغ هست بستان هست ما متوجه میشدیم؟؟؟؟ نه اینا رو اورده تا وقتی میگه جنات وتجری من تحت الانهار ما درک کنیم چی میگه  ولی ما چیکار میکنیم ؟؟ میگیم قربون دستت خدا همین مدل دنیاییش برا ما بسه خبر نداریم بابا جان این فقط یه اشانتیونه اصلش جای دیگست میگیم نهههه من همینو میخوام عجب گیری افتاده خدا از دست ما بقران

خیلی طولانی شد بببخشید جدی این اخوندا حق دارن هااا وقتی میرن بالا منبر دیگه نمیشه بیاریشون پایین حالا خودم دارم بهش میرسم.  
  ادامه دارد ......

پینوشت: زینب جان از آن زمان که معجر رو از سر شما وفرزندان حسین کشیدند حجابم  را محکم تر نگاه میدارم ....اربعین برا ظهور امام زمان وحل مشکلات مملکت دعا کنید  صلوات

                                            لینک دانلود رمان با من حرف بزن

همه قسمتهای همین پست

۲۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۱ ، ۰۹:۴۶
درد سر
شنبه, ۹ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۰۲ ب.ظ

چرادیندار باشیم ؟( قسمت چهارم)

  بسم الله الرحمن الرحیم

سلام توقسمت قبل گفتیم خدا دلش خواست موجودی رو خلق کنه که معنی عشقش رو بفهمه موجودی که خدا رو بشناسه برای همین ما خلق شدیم منتها درک عشق خداوند نیاز به ظرفیت داره و رد شدن از سختی ها وبندگی کردن خدا چنین ظرفیتی رو برای ما پدید میاره
ادامه اون حدیثی که داشتم توضیح میدادم تو پست قبلی:انسان ها را به اطاعت و عبادت خود موظف گرداند تا از این راه ، سزاوار و مستوجب رحمت و عنایت او گردند . در واقع این بندگی خداست که منجر به درک این عشق میشه ورحمت خدا رو شامل حال ما میکنه
ادامش خیلی جالبه:خداوند ، انسان را به خاطر کسب منفعت و سود و یا دور ساختن ضرر و خسارت نیافریده است . بلکه انسان را آفریده است تا او را به منفعت و نعمت و رحمت ابدی و اخروی در آورد  خیلی تکان دهندست دوستان دقت کنید ما تو زندگی خیلی وقتا حواسمون پرت میشه ما اصلا نیومدیم که اینجا که زندگی کنیم زندگی به همین فرمی که الان داریم منظوره هدف خونه نیست ماشین نیست رفاه نیست ببین میگه بلکه انسان را آفریده است تا او را به منفعت و نعمت و رحمت ابدی و اخروی در آورد   در واقع زندگی واقعی مال اون دنیاست اینجا فقط اومدیم تا کسب رحمت کنیم رحمتها رو جمع کنیم برای زندگی واقعی البته این معنیش این نیست که اینجا خونه ماشین و... نداشته باشیم چرا همه رو میشه داشت اما اینا وسیله باید باشه برا جلب رحمت خدا خونه خوب داشته باش اما نه از راهی و وقتی هم داشتی در جهت رضای خدا استفاده کن  وبقیه نعمتها هم همینطور نباید جوری بشه حواسمون پرت شه هممون این چیزا رو میدونیم اما چرا پس تا بخور بخور یه عده رو میبینیم بهم میریزیم چون هدف جلوی چشممون نیست در واقع کسی که گناه میکنه شبیه بیماریه که داره به مرگ ایمانی وروحی نزدیک میشه دیدن یه بیمار مثلا مرگ مغزی چه حسی به ما میده ایا چیزی جز ترحم واندوهه ؟؟ ایا یک لحظه دلت میخواد جای اون باشی؟ نههههه!!خب گناهان دیگران هم باید چنین حسی تو ما پدید بیاره نه هوس اون گناه رو بدلمون بندازه  مدام این چیزا رو باید برا خودمون تکرار کنیم تا دیدن دنیاطلبی دیگران ما رو از هدفمون باز نداره  ........

نمیخوام طولانی بشه بازم سخن کوتاه میکنم وبه نظرات شما گوش میدم اما این موضوع ادامه دارد.....

دلنوشت خطاب به عزیز دلم امام سید علی
: روزهای تلخی رو در سال هشتاد وهشت بعد رای گیری گذروندیم عملکرد یه عده خواص باعث شد مدتی آب این انقلاب گل الود شد وعده ای به ماهی گیری مشغول شدند وانگاه بود که دوباره از جان ناقابلت در برابرمولایت گفتی وجسم ناقصت انروز مجالی نبود که به قلبهای درهم شکسته ما بیندیشی فکر احساسات عمیق ما را به خودت نکردی؟؟؟ .....اما نه !! این جماعت کمر بسته بودند تا تو را در چشم این امت بشکنند آرزوی زنده زنده سوزاندن تو را  داشتند با همه بغضشان ادامه دادند ....وخواص همچنان نفهمیدند ...وقتی چنین شرایطی پیش می آید وقتی جسم ناقص تو هم خواب این جماعت غفلت زده را بیدار نمیکند تیرها بار دیگر بر سینه حسین مینشیند بار دیگر عاشورا میشود وعلمدار را نشانه میروند بار دیگر بیرق  حسین را به آتش میکشند نفرین بر دهانی که بی موقع باز شود ونفرین بر زبانی که نابه هنگام بسته بماند که این اغاز مظلومیت  امام هر امت خواهد بود ..  مولای من دیگر نخواهیم گذاشت از جان ناقابلت سخن بگویی جام زهر این جماعت را در کام خودشان خواهیم ریخت  وسینه خودمان را اماده تیرهایی میکنیم که هدفشان توست ... وتو خوب میدانی این محقق نخواهد شد جز با تقوا و تقوا وتقوا به عشق تو جلوی گناهام سدی خواهم ساخت تا جانم لیاقت پیدا کند تا فدای جانت شود که تو امیر سپاه اسلامی .....

همه قسمتهای همین پست
۲۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۱ ، ۱۲:۰۲
درد سر
پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۱، ۱۱:۴۸ ق.ظ

چرا دیندار باشیم؟( قسمت دوم)

                             بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
یکی از دوستان پرسید چرا خدار قادر مطلق با اینکه میتونه دعای ما رو مستجاب کنه این کار رو نمیکنه بعدم سفارش کردن نگی صلاح نیست واز این حرفا که تو کتم نمیره خب خیلی سئوالای دیگه هم هست مثل اینکه اصلا خدا چرا اینقد سخت میگیره ؟؟؟ چرا برا هر کاری که میخوای بکنی یه باید ویه نباید میاره؟؟ برای اینکه جواب این قبیل سئوالات رو شیرفهم شیم باید چند تا مسئله برامون حل شه 
اول: چرا خلق شدیم؟    
دوم: این دنیا چه جور جاییه؟ و ما اینجا چه میکنیم؟        
سوم: خودمون چه نیازهایی چه ضعفهایی وچه تواناییهایی داریم 

حالا چرا باید این چیزا رو بدونیم؟ چون وقتی نقشه راه برامون مشخص شه راحت تر پیش میریم وقتی هدف رو بدونیم خیلی چیزا حواسمون رو پرت نمیکنه  وقتی نیازها وتوانییها وضعفهامون رو بدونیم رعایت خیلی چیزا برامون راحت میشه در واقع اگر ما به این سه چیز توجه نکنیم اصلا کارای خدا رو نمیفهمیم دستوراتش رو درک نمیکنیم ودر نتیجه از هر فرصتی برا فرار کردن  از زیر این دستورات استفاده میکنیم  
 از اونجایی که ذات ایرانی ها تنبلهمن اگه بخوام هر سه رو یکجا بگم همه میگن اووووه چه طولانیه و نمیخونن برا همین هر کدوم رو میذارم تو یک پست جدا اما قبلش میخوام هر سئوالی در زمینه قسمت اول دارید مطرح کنید تا من با توجه به سئوالات شما پستم رو تنظیم کنم در واقع میخوام همین تعدادی که داریم در این باره حرف میزنیم تو این بحث سهیم باشیم میخوام خوب این مسئله فک کنیم هممون بعد نظراتمون رو بگیم 

پی نوشت: یلدای امسال وقتی دور خونوادم میشینم تا این سنت قدیمی رو گرامی بدارم دلم یه جای دیگست  زینب جان یلدای امسال به خرابه شام می آیم تا مایه شادی فرزندان مولایم را فراهم کنم دل غمدیده کودکان حسین که با قصه های من شاد نخواهد شد کاش میشد مرهمی بر زخمهای شما بگذارم ای عمه سادات آیا گناهکاری چون من را به کنیزی فرزاندان برادران انتخاب میکنید؟؟؟  
تو نظرسنجی شرکت کنین ببینم چی میشه

همه قسمتهای همین پست
۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۱ ، ۱۱:۴۸
درد سر
يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۳۷ ق.ظ

چرادیندار باشیم ؟( قسمت اول)

  بسم الله الرحمن الرحیم
 
سلام اول در مورد چند روز غیبتم بگم خیلی خیلی از همه معذرت میخوام از کسایی که برام نظر گذاشتن ودر مدت وبلاگ با من حرف بزن رو فراموش نکردن صمیمانه متشکرم وبخاطر دیر چواب دادن معذرت میخوام در اسرع وقت به همه کسایی که برام نظر گذاشتن سر خواهم زد واما بعد ....

 به خودم نگاه میکنم هیچ کس دیگه مخاطب من نیست انگار ، بذار فک کنم که من تنها آدم گنه کار این زمینم آهای مردم بیاین شرح درد این بدبخت وامونده رو بخونید :
دوستت دارم خدا وقتی تو آسمون میبینمت وقتی از اون بالا نگاهم میکنی وبرا دست تکون می دی همه میگن چقد تو مهربونی چقد امرزنده ای چقد آسونگیری خدایا چقد روزی رسونی چه نعمتهای زیبا ومتنوعی خلق کردی برا من همه میگن تو عاشق منی راست میگن؟ همه دوست دارن خدا همه یه عالم جملات زیبا برات میگن یه عالم حرفای عاشقونه وقتی به کلمام تو میرسه همه سکوت میکنن میگن هییییس این کلام خداست  ساکت شو اما پس چرا من که این همه دوستت دارم وضعم اینه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا نمیتونم دستورات تو رو عمل کنم؟؟؟ آهاااااان خودم جواب خودم رو دادم یعنی از دهنم پرید«دستورات » میدونید دوستان من همش عاشق خداییم که که نازه قربونش میرم براش شعر میگمو... اما وقتی همین خدا شروع میکنه به دستور دادن اخمام میره تو هم خدا یا میشه اینقد تو کار من دخالت نکنی؟؟ دعوا از اینجا شروع میشه وقتی من دستورات خدا رو با منافع خودم وخواسته های خودم سازگار نمیدونم  اما چرا؟؟؟ من میخوام خودم رو اسیب شناسی کنم میخوام دستورات خدا رو بررسی کنم میخوام اینو دربیارم که واقعا این دستور متناسب با خواست من و مصلحت من هست یانه منتها نمیدونم از کجا شروع کنم میخوام شما تو بحث من شریک باشید نمیخوام تنهایی حرف بزنم در حد خودمون میشینیم حرف میزنیم از دردامون بگیم اینکه چی باعث میشه نتونیم بنده باشیم؟ بر اساس حرفای شما پستای اینده رو تنظیم میکنم واز خدا میخوام نتیجه همه پستای اینده یه چیز باشه اینکه اول من وبعد هر کسی که فک میکنه همدرده با من  یک قدم تو بندگی کردن جلو بریم منو با نظرات سازندتون یاری کنید میخوام یه کار اساسی کنم البته اساسی در توان خودم ( اگه یکی از دوستان بیاد اینو بخونه بهم میگه آخه جوجههه تو خودت چی هستی که کار اساسیت باشه) بی خیال بذار خوش باشیم آدم که نیستیم شاید توهم آدم بودن جلوی بعضی گناهان رو بگیره بگذریم، زود نظراتتون رو بگین میخوام دست به کار شم



پی نوشت : همه دوست دارن تو وبلاگشون نظر بذارن من میگم نظر نذار  جون مادرت اگه متن رو نخوندی نظر نذار من نه وبلاگ زیبایی دارم نه مطلبم جالب بود نه... متن رو بخون فک کن بعد نظر بده ودیگر هییچ


راستی تو نظر سنجی شرکت کنید

همه قسمتهای همین پست
۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۱ ، ۰۹:۳۷
درد سر