با من حرف بزن

در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند .... گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

با من حرف بزن

در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند .... گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

سلام من یه انسان آزادم .آزاد از قید و بند احزاب گروهها ..نه ببخشید من یه اسیرم ..اسیرعشق مولام امام سید علی همه دنیا رو به شوخی میگیرم چیزی زیبا تر از عشق ندیدم. این وبلاگ وبلاگ دلدادگیست .جایی برای بیان بی قراریهای من .

۱۲ مطلب با موضوع «سیاست به روش خودم» ثبت شده است

سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ب.ظ

نظم غربی




چند روز پیش داداشم یه جریانی برام گفت  که یه خورده ذهنم مشغولید

میگفت تو ژاپن یه مهندسه بوده که خودشو از طبقه اخر ساختمانی که ساخته

 بوده پرت کرده پایین
میپرسن چرا؟ میگن اخه این اقا مهندس نتونسته

 سر موقع کارش رو اماده کنه یه فرصت سه روزه خواسته بازم نتونسته مجبور

شده خودش رو بکشه
خیلی عجیب بود گفتم داداش من اخه چرا مگه دیوونست 

خوب نشده که نشده چرا خودشو کشت اخه داداشم گفت چرا نمیفهمی بچه اونجا بد

قولی خیلی زشته تازه اگرم زنده میموند کسی دیگه بهش کار نمیداد کی به یه

مهندس که سه روز کارش عقب افتاده کار میده


بلـــــــــــــــــه بعد یه اروغ روشن فکریم زد
گفت اونا مسلمون تر از ما هستن

به حرفاش فکر کردم خیلی نتیجش:


اولا نمیشه ساده به این قضیه نگاه کرد اونا فهمیدند که اگه کارا رو نظم نباشه

 پیشرفتی حاصل نمیشه هدف اونا ساختن دنیاست تو کارشون از این لحاظ

موفقن هاااااا شک ندارم
اما این وسط یه چیزایی قربانی میشه اصلا کاری

 به جامعه خودمون نداشته باشین چند لحظه میدونم پر از عیبیم
اما اون جو

 که اونا جامعشونو قانون مند کردند با معیارهای خدا نمیسازه توضیح بدم؟

 ای به چشم
میدونید خدا برا شعور بنده هاش احترام زیادی قائله برا همین

 هیچ وقت برا فهمیدن اونا از زور استفاده نمیکنه هرجا از زور استفاده شده

 برا مسائل اجتماعیه اونم اینقدر تبصره داره که تا بخواد اجرا بشه بابای قانون گذار

در میاد مثلا برا بریدن دست دزد چندین  تا شرط داره که باید همش تحقق داشته باشه

 یا برا حد زنا باید چهار تا شاهد وجود داشته باشه خلاصه یکی به نعل میزنه یکی به

سندون تا این بنده گناهکار پشیمون شه برگرده دوباره به درگاه خدا
تو دین ما

پاداش فوری یا مجازات فوری کم داریم فک کن بیشترش حواله میشه برا اون دنیا
چرااااا؟ چون خدا میخواد شعور ما رشد کنه نمیخواد از ترس یا شوق کار خوب کنیم

یا کار بد نکنیم برا همین بهمون زمان میده
البته آزاد آزادم نمیذاره تا کمکی ازش

 چشم ترس داشته باشیم
اما فقط اونایی چشم ترس دارن که دوسش دارن

مفهومه؟ وقتی دنیای پیشرفته تا اون حد مردم رو با اعمال قانون وسخت گیری کنترل

میکنه نتیجش نظم میشه اما انسانیت واختیار از انسان سلب میشه اونا قانونمند

 زندگی میکنن چون چاره ای ندارن اگه نکنن خود به خود حذف میشن مث اینجا که

نیست تا لنگ ظهر بخوابند بعد طلبکار دولتم باشن
خلاصه اونجا کار میکنن چون

 چاره ای ندارن این اون چیزی نیست که خدا میخواد خدا میخواد ما خوب باشیم اما

اگاهانه وبا اراده خودمون


حالا نمیدونم چه جوری میشه با زبون خوش آدم شیم


خدا کمکمون کن بفهمیم

۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۱۲
درد سر
پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۴:۱۳ ب.ظ

هل من مبارز؟!!!



امروز میخوام هنجار وبلاگ خودمم رو بشکنماخه امروز با یکی از دوستان بحث

سیاسی کردیم نظر منو تایید نکرد منم جوااان الان دچار سرخورد
گی شدم رگ

گردنمم قلمبه زده بیرون فدای سر همتون میخوام امروز سیاسی شم
عرضم

به حضور انورتون برسه که هرچی عینک میندازم
تو تاریخ اسلام تاببینم چی باعث

 میشه که تو هر جامعه ای امامای ما مظلوم بشن فقط یه چیز قلمبه میزنه بیرون

اونم بی بصیرتیه خواص واطاعت مردم از این خواص بی بصیرته والسلام ختم کلام


توضیح بدم؟ چشم اگه خواص بصیرت داشتن دور اولی جمع نمیشدن ومردم

 دنبال اونا راه نمی افتادن بی بی مون شهید نمیشدطناب به گردن اماممون

 نمینداختن از جیگر امام حسن  تا سر بریده امام حسین وهمه مظلومتها

گرفته تا غیبت الان امام زمان همش مال همینه بحث اینه که اگه مردم نفهمن

 امامشون تو دردسر میفته اخه خدا برا شعور بنده هاش ارزش قائله اونقدر صبر

میکنه تا اکثریت بصیرت پیدا کنن حالا جامعه امروز رو ببینید
اگه خواص ما

اکثرن بصیرت داشتن الان اقا سید علی خامنه ای مجبور نبود خیلی ها رو

 سر جاشون ابقا کنه زمان بنی صدرم همینجور شد امام مجبور شد برای اینکه

 چهره جبهه ملی معلوم بشه وهمه دست بنی صدر رو بخونن به قیمت ادامه

 پیدا کردن جنگ صبر کنه تا همه از خواص گرفته تا عوام بفهمن بنی صدر چجور

 آدمیه
do you underestant الانم اگه دقت کنیم خیلی ها چهره شون تو

 سال 88 معلوم شد   همه میدونیم که تهمت زدن کار بدیه درسته؟ اما

 اگه یه آدم از خودش بی بصیرتی نشون بده چجوری میشه دوباره بهش اعتماد

 کرد من میخوام سئوال کنم کی به همه قبل انتخابات گفت میخواد  تو انتخابات

تقلب بشه؟
کی گفت احتمال فتنه هست؟ بعد که انتخابات تموم شدو

 موسوی
نتیجه رو نپذیرفت کی با سکوتش حمایت کرد؟بیت امام اونروز کجا

 بودن تا از کارای زشت آشوبگرا اعلام انزجار کنن مگه رهبری نگفت بشینین

خودتون هرصندوقی رو که شک دارین با نماینده هاتون ونماینده های شورای

نگهبان باز کنین تا شکتون بر طرف بشه چرا قبول نکردن؟ اونروز که امید

 پیروزی داشتن اونایی که باید سکوت میکردن کردن واونایی که باید شیشه

 میشکستن شکستن و
بعد رسید به عاشورا بازم آقایون بیت امام واون
 
خواص بی بصیرت اصل کاری باز ساکت موندن
چرا؟ مردم افتادن جلوتر از اون

 خواص آقایون باورشون نمیشد وقتی نا امید شدن گفتن ای بابا حالا چیکار کنیم

 بد شد که
اومدن گفتن ای بابا جامعه الان به اتحاد نیاز داره چرا ما باید با هم

 دعوا کنیم
رفتن تو مایه های ماست مالیزیشن یه عده هم از آب گل آلود

 ماهی گرقتن وتا سر همه گرم بود یه ریش گذاشتن دووجب که بگن ما

حزب اللهی هستیم بعد خلاصه خر رو با بارش خوردن
(ببخشید خرا رو

 خورده بودن گاو براتون نمایش دادم
) خدا رحمت کنه امام رو میگفتن

 اگه دیدی یه عمامه به سر دزدی کرده نگو یه اخوند دزدی کرد بگو یه دزد

 رفته تو لباس آخوند خلاصه دلبندانم بصیرت از نون شبم واجب تره اگه

 وحدته باید سر اصول باشه اگه آزادی بیانه باید در چارچوب قانون باشه
 والسلام


نتیجه: اگه بصیرت داشته باشیم چهره منافق رو میشه نمیتونه پشت

 روشنفکری یا حزب اللهی گری یا اخوندی یا هرچی قایم شه بعد رهبرمون

 دستش باز میشه تا هر کیو بشونه سر جاش .....اونوقت جامعه آماده ست

براظهوووووووووور



ادامه مطلب رو هم ببینید بد نیست



بعدا نوشت:ظاهرا پرونده این پست هنوز بازه یه دوستی نظر خصوصی گذاشته که حرفای تو رهبر رو ترسو جلوه میده نعوذبالله ببین برادر من یه سئوال دارم امام علی که ایستاد تا همسر عزیزش سیلی بخوره ترسو بودن؟ نعوذبالله یا امام حسن که صلح رو پذیرفتند؟
شک ندارم میگی نه اما چرا اونا این کار رو کردند این همون بحث منه چون اگه خواص بصیرت نداشته باشند وعوام دنبال اینجور خواص راه بیفتند نتیجش مظلوم شدن امام میشه من تو متن بالا نوشتم امام تو درد سر میفته متن بالا کمی طنز داره بابا گیر ندین به ظواهر از دست شما
۲۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۱۳
درد سر